سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مناظره - مناظره عبدالله جعفر و معاویه درباره حسنین

مطالب پربیننده

و چرا چنین نباشد که پدرت با امیرالمؤمنین (ع) بیعت کرد  و به زودی پیمانش را شکست و به جاهلیت بازگشت  و علی (ع) -که پار? پیکر پیامبر بود- را فریب داد و مردم را گمراه کرد و چون در معرک? جنگ با یورش پیشتازان لشکر روبرو شد  و دندان تیز جنگاوران پیکرش را در هم فشرد، جانش را بی جهت از دست داد و بدون هیچ یاوری به خاک افتاد و تو به اسیری گرفتار شدی -خسته و مجروح و کوفته؛ پایمال سُم ستوران و ناتوان از یورش سواران- و چون مالک اشتر تو را به حضور امام آورد، آب دهانت خشکیده بود و بر پاشنه می چرخیدی، همچون سگی که از شیران هراسیده و فراری باشد. یَعْقُوْبُ القُمِّیُّ: عَنْ جَعْفَرِ بنِ أَبِی المُغِیْرَةِ، عَنِ ابْنِ أَبْزَى، عَنْ عُثْمَانَ: أَنَّ ابْنَ الزُّبَیْرِ قَالَ لَهُ حَیْثُ حُصِرَ: إِنَّ عِنْدِی نَجَائِبَ، فَهَلْ لَکَ أَنْ تَتَحَوَّلَ إِلَى مَکَّةَ، فَیَأْتِیَکَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَأْتِیَکَ؟ قَالَ: لاَ، إِنِّیْ سَمِعْتُ رَسُوْلَ اللهِ -صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - یَقُوْلُ:  (یُلْحِدُ بِمَکَّةَ کَبْشٌ مِنْ قُرَیْشٍ، اسْمُهُ عَبْدُ اللهِ، عَلَیْهِ مِثْلُ نِصْفِ أَوْزَارِ النَّاسِ).

سیر أعلام النبلاء [5 /369]؛ أَبُو النَّضْرِ: حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بنُ سَعِیْدٍ، أَخْبَرَنَا سَعِیْدُ بنُ عَمْرٍو، قَالَ: أَتَى عَبْدُ اللهِ بنُ عَمْرٍو عَبْدَ اللهِ بنَ الزُّبَیْرِ، فَقَالَ: إِیَّاکَ وَ الإِلْحَادَ فِی حَرَمِ اللهِ، فَأَشْهَدُ لَسَمِعْتُ رَسُوْلَ اللهِ -صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - یَقُوْلُ:  (یُحِلُّهَا - وَتَحِلُّ بِهِ - رَجُلٌ مِنْ قُرَیْشٍ، لَوْ وُزِنَتْ ذُنُوْبُهُ بِذُنُوْبِ الثَّقَلَیْنِ، لَوَزَنَتْهَا). اما و الله لولا ان بنی امیة تنسبنی الی العجز عن المقال لکففت عنک تهاونا، و لکن سأبین لک ذلک لتعلم انی لست بالعیّ و لا الکلیل اللسان، ایای تعیر و علیّ تفتخر، و لم یکن لجدک بیت فی الجاهلیة و لا مکرمة، فزوجته جدتی صفیة بنت عبدالمطلب، فبذخ علی جمیع العرب بها و شرف مکانها، فیکف تفاخر من هو من القلادة واسطتها، و من الاشراف سادتها، نحن اکرم اهل الارض زندا، لنا الشرف الثاقب و الکرم الغالب.

 

"صحیفة الحسن علیه السلام" - "2021-09-09 09:08:43" - حُسنِ حَسَن

شما را به خدا سوگند، آیا مى دانید، که پیامبر او را در جنگ تبوک به عنوان جانشین خود در مدینه قرار داد، در حالى که او را دشمن نداشته و از او خشمگین نبوده ، منافقین در این مورد سخن گفتند و آن را عیبى بر آن حضرت تلقى کردند، على علیه السلام گفت : اى پیامبر مرا در شهر مگذار چرا که تا کنون در غزوه اى تو را تنها نگذارده ام ، پیامبر فرمود: تو وصى و خلیفه من در خاندانم هستى همانگونه که هارون نسبت به موسى علیه السلام چنین بود، آنگاه دستهاى على علیه السلام را گرفت و فرمود: اى مردم هر که مرا دوست دارد خداوند را دوست داشته ، و هر که على را دوست بدارد مرا دوست داشته ، و هر که مرا اطاعت کند، خداوند را اطاعت کرده ، و هر که على را اطاعت کند، مرا اطاعت نموده ، و هر که مرا دوست بدارد، خداوند، را دوست داشته ، و هر که على را دوست بدارد مرا دوست داشته است.

ابوبکر و عمر و دیگر مهاجرین ، و انصار خودشان ، به پیامبر عرضه مى کردند تا به آنان عنوان انتخاب شوند، و على علیه السلام آن روز بیمار بود و چشمانش درد مى کرد، پیامبر او را نزد، خود خواند و در چشمهایش آب دهان ریخت و آن حضرت سالم گردید، و پیامبر پرچم را به او داد، و باز نگشت ، تا اینکه به یارى الهى ، پیروزى را به دست آورد، و تو آن روز در مکه بودى و دشمن خدا و پیامبرش به شمار مى رفتى ، آیا مردى که خدا و رسولش را یارى مى کرد؛ با کسى که دشمن خدا و رسولش است مساوى مى باشند؟ آنگاه فرمود: به خدا سوگند مى خورم که هنوز قلبت ایمان نیاورده ، ولکن زبانت مى ترسد و از این رو به آن چه در قلب نیست سخن مى گوید.

اما تو مروان من تو پدرت را ناسزا نمى گویم ، اما خدا تو و پدر و خاندان و فرزندانت ، هر که از صلب پدرت تا روز قیامت ، خارج شود، را بر زبان پیامبر لعنت کرد، سوگند به خداى اى مروان تو و هیچکس از آنان که هنگام لعنت نمودن پیامبر حاضر بودید این امر را در مورد تو و پدرت انکار نمى کنند، در مقابل تهدید، خداوند تجاوزگرى تو زیادتر شد و خدا و پیامبرش راست مى گویند، خداوند مى فرماید: و شجره ملعونه در قرآن و آنان را مى ترسانم ، اما تنها طغیانگرى ، و تجاوزگرى آنان بیشتر مى شود، و تو اى مروان و فرزندانت درخت ملعون در قرآن مى باشید، و این امر از طرف پیامبر از جبرئیل از خداوند رسیده است.

 

عبدالله بن جعفر

چگونه ممکن است که او از عمرو بن سعید ، این اموی ظالم و سرکش، بخواهد تا جان و مال امام حسین را حفظ کند و به او وعده های مالی و جوایز بدهد تا امام اطمینان کرده از راه خود برگردد! آیا مشکل امام و بنی امیه عدم تامین مال وجان و دارایی امام بود؟ و آیا با وعده های مالی و دنیوی و جوایز به امام امکان داشت ایشان را از رسالت الهی خود منصرف کرد؟ در شرایطی که امام و شیعیان او به حفظ دین و برخورد با حکومت فاسد و فاجر یزید می اندیشیدند و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد در راه خدا را وظیفه ی خود می دانستند دیگر مذاکره و مصالحه و گفت گو با یزیدیان چه معنایی می توانست داشته باشد؟ بی تردید سید الشهدا میان مذاکره و مصالحه با بنی امیه و میان حفظ دین خدا و اصلاح جامعه و نجات امت اسلامی که برابر با شهادت در راه خدا بود، یکی را باید برمی گزید.

علی(ع) به خاطر علاقه ای که به برادرش جعفربن ابی طالب داشت، به فرزندان او به دیده فرزندان خود می نگریست و حتی عبدالله را در ردیف فرزندان خود می شمرد؛ برای مثال، وی بعد از حکمیت، در جواب کسانی که گفتند: علی باید با افراد وفادارش بجنگد تا ظفر یابد یا کشته شود، فرمود: به خدا قسم از این امر غافل نبودم و به دنیا بی رغبت بودم و از مرگ باک نداشتم، اما ترسیدم این دو ـ حسن و حسین ـ کشته شوند و نسل رسول خدا(ص) منقطع گردد و نخواستم این دو، یعنی محمدبن حنفیه و عبدالله بن جعفر، کشته شوند؛ زیرا می دانم آنان به خاطر من این جا هستند؛ از این رو، هر آن چه قوم خواستند؛ صبر پیشه کردم.

عبدالله برافروخت و درحالی که از شدت خشم می لرزید، خطاب به معاویه گفت: ای معاویه! تا چه هنگام باید خشم و غیظ تو را فرو خوریم؟ و تا چه هنگام باید بر سخنان ناخوشایند تو صبر کرده و بی ادبی تو را تحمل کنیم؟ زنان سوگوار بر تو بگریند! بر فرض که تو برای دین حرمتی قایل نیستی تا تو را از آن چه بر تو روا نیست باز دارد، آیا آداب مجالست، تو را به این که همنشین خود را نیازاری، حکم نمی کند؟ به خدا سوگند! اگر عواطف و پیوندهای خویشاوندی، تو را به مهرورزی وا می داشت یا اندکی از اسلام حمایت می کردی، هرگز این فرزندان کنیزکان، با آبروی قوم تو بازی نمی کردند. از جمله افرادی که از مکه به حبشه هجرت کردند، جعفر بن ابیطالب به همراهی همسرش اسماء بنت عمیس بود که جعفر سرپرست مسلمانان و بزرگ آنان بود، داستان دفاع مقتدرانه   او از اسلام و مسلمین در دربار نجاشی پادشاه حبشه در مقابل عمروعاص که از جانب کفار قریش برای سعایت و تحریک نجاشی برای اخراج مسلمین به حبشه آمده بود، در کتاب ها موجود است که جعفر چگونه با زیرکی و پاسخ های مستدل و قرائت آیات سوره مریم چه انقلاب روحی در نجاشی ایجاد کرد و عمرو عاص مایوس و سر خورده از حبشه خارج شد.

 

منبع


تلسکوپ - تلسکوپ کاتادیوپتریک

7 سؤال اساسی در هنگام انتخاب ابزار نجومی

منجمان آماتوری که می‌خواهند تصاویر بسیار بسیار واضح و شفاف و با میدان دید باز از آسمان تهیه کنند، تسلکوپ شکستی، و آنهایی که می‌خواهند به اجرام کم‌نور مثل سحابی‌ها و کهکشان‌ها نگاه کنند و زیبایی‌های اجرام اعماق آسمان را در کنار اجرام منظومه شمسی رصد کنند، از تلسکوپ بازتابی استفاده کنند. به طور نظری، تلسکوپ‌ها را میتوان طوری ساخت که بزرگنمایی بسیار زیادی داشته باشند اما برای رسیدن به بیشترین بزرگنمایی تلسکوپ باید این نکته را در نظر داشت که تصویر بدست آمده باید واضح و از کیفیتی قابل قبول برخوردار باشد. داشتن موتور ردیاب، کمک بسیار بزرگی است، چون مثلاً هنگام استفاده از بزرگنمایی 100 یا بیشتر، میدان دید تلسکوپ بسیار کوچک می‌شود و در کمتر از 5 الی 10 ثانیه جرم مورد نظر از میدان دید تلسکوپ خارج می‌شود.

نوع سومی هم از تلسکوپ‌ها به بازار آمده است که تقریباً ترکیبی از این دو نوع و به نام کاتادیوپتریک است که در آنها از آینه مقعر به عنوان شیئی و از یک عدسی تصحیح‌کننده در جلوی لوله تلسکوپ استفاده می‌شود. اما همانند تمامی مشتریان ما در فروشگاه علم بازار، در هنگام خرید تلسکوپ، دوربین دو چشمی یا هر وسیله بزرگنمایی دیگر، تردیدها و دودلی‌هایی در کار خرید به وجود می‌آید و آنوقت فرد از خود خواهد پرسید:. دوربین‌های تک یا دوچشمی که اغلب مورد استفاده شکارچیان است یکی از راحت‌ترین، با صرفه‌ترین و شاید واجب‌ترین وسیله‌هایی هستند که حداقل برای شروع یادگیری منظره آسمان و صور فلکی به کار می‌آید.

ما شرایط و موقعیت های متفاوتی که در مورد هر سوال با آنها روبرو خواهید بود را برای شما شرح دادیم و در انتها تصمیم را به خود شما واگذار کردیم تا با توجه به شرایط خودتان، گزینه مناسب را برگزینید. به همین دلیل، تلسکوپ‌های با بزرگنمایی کم را برای مشاهده اجرام کم نور یعنی اجرام اعماق آسمان و تلسکوپ‌های با بزرگنمایی زیاد را بیشتر برای مشاهده سیارات و اجرام منظومه شمسی انتخاب می‌کنند. در بعضی از این تبلیغات می‌نویسند “با بزرگنمایی بیش از 500 برابر” و بدین ترتیب می‌خواهند وانمود کنند که هر چه قدرت بزرگنمایی تلسکوپ بیشتر باشد، آن تلسکوپ بهتر است. چنانچه پس از خواندن این مطلب هنوز هم سوالاتی در این مورد ذهن شما را به خود مشغول کرده است، دعوت می کنیم آنها را با ما در تالار نجوم بخش مشاوره علم بازار درمیان بگذارید.

 

از رصد سحابی‌ها و کهکشان‌ها تا جستجوی دنباله‌دارهای جدید و ناشناخته، کشف ابرنواخترها و عکسبرداری از اعماق آسمان با این ابزارها انجام می‌شود و کماکان برای رصد سیارات و ماه نیز تا زمانی که هم‌خط باشند، مطلوبند؛ یعنی آنها ابزارهایی همه کاره‌ برای بودجه‌های محدود است که انتخاب بهتری را نمی‌توان برای رصدگرانی یافت که تلسکوپی با دهانه متوسط یا بزرگ را جستجو می‌کنند. در بازتابی های نیوتنی، هم وارونه و هم برگردان جانبی است و در کاسگرین ها (نوع ترکیبی) نیز از چپقی استفاده می شود فقط برگردان جانبی است (البته برای رفع این موضوع عدسی مستقیم کننده وجود دارد تا در نیوتنی ها نیز بتوان تصویر مستقیم را برای مشاهده مناظر زمینی دید اما در رصدهای نجومی کاربرد چندانی ندارد).

قرارگیری کانون آینه در سر لوله تلسکوپ مزیت دیگری است که نیاز به چپقی یا خم شدن در زیر تلسکوپ را بر طرف می‌کند و همین موضوع امکان قرارگیری لوله تلسکوپ بر پایه‌های ساده، سبک و کم‌هزینه‌ای مانند پایه دابسونی را میسر می‌کند تا امکان تهیه تلسکوپ‌های بزرگ برای علاقه‌مندانی با بودجه کم میسر شود. مزیت این تلسکوپ‌ها ارائه f بالا با لوله‌ای کوتاه، دقت و امکان حمل و نقل آسان است اما نورانیت تصویر اغلب از اپتیک بازتابی‌ای به همان اندازه کمتر است و از سوی دیگر بهای زیاد تلسکوپ‌های کاسگرین بزرگ به نسبت نیوتنی‌های بزرگ، منجمان آماتور با بودجه محدود را از خرید آنها منصرف می‌کند.

سپس در سر لوله به آینه ثانویه محدب می‌رسد و به سوی آینه اصلی باز می‌گردد تا از سوراخی در مرکز آن به محل کانون و قرارگیری چشم در انتهای لوله تلسکوپ در پشت آینه اولیه برسد؛ یعنی محل قرارگیری چشم مانند تلسکوپ‌های شکستی است و در نتیجه برای رصد بالای سر به چپقی نیاز است. گرچه عدسیها واصول کار آنها در اواخر قرن سیزدهم مورد تحقیق قرار گرفته بودند در سال 1608 بود که او یک روز بطور اتفاقی متوجه شد که اگر یک عدسی را درفاصله ای دور از چشم وعدسی دیگر را در فاصله نزدیک چشم قرار دهد واز میان آندو به جسمی دور نگاه کند آن جسم بزرگتر دیده خواهد شد. وقتی با دوربین دوچشمی به آسمان یا مناظر زمینی نگاه می‌کنید تصاویر وارونه یا برگردان نیستند، همان طور که با چشم می‌بینید دیده می‌شوند اما در تلسکوپ این طور نیست و هم وارونگی و هم برگردان بودن تصویر اتفاق می افتد.

 

20 مدل از بهترین تلسکوپ های بازار ایران همراه یا قیمت روز

مشخصات اپتیک نوع اپتیک شکستی آکروماتیک ابعاد کارتن 23×25×73 وزن کلی تلسکوپ 4 کیلوگرم محدوده قطر دهانه تا 80 میلی متر قطر دهانه 60 میلیمتر محدوده فاصله کانونی بین 600 تا 1200 میلی متر فاصله کانونی 700 میلی متر بیشترین بزرگنمایی کاربردی 525 برابر بیشترین قدر قابل مشاهده 525 توان گردآوری نور 73X جوینده بله توضیحات جوینده 24×5 چپقی خیر چشمی 4×12×20. مشخصات اپتیک نوع اپتیک شکستی آکروماتیک محدوده قطر دهانه تا 80 میلی متر قطر دهانه 50 محدوده فاصله کانونی بین 600 تا 1200 میلی متر فاصله کانونی 600 میلی متر نسبت کانونی f/12 بیشترین بزرگنمایی کاربردی 118 برابر بیشترین قدر قابل مشاهده 11 توان گردآوری نور 118 برابر چشم انسان جوینده بله توضیحات جوینده 5X24 چشمی 4، 12.

مشخصات اپتیک نوع اپتیک شکستی آپوکروماتیک محدوده قطر دهانه تا 80 میلی متر قطر دهانه 60 میلی متر محدوده فاصله کانونی تا 600 میلی متر فاصله کانونی 60 میلی متر میلی متر بیشترین بزرگنمایی کاربردی 60 برابر برابر بیشترین قدر قابل مشاهده 60 توان گردآوری نور 5 جوینده خیر چشمی 5. 2 محدوده قطر دهانه بین 80 تا 115 میلی متر قطر دهانه 76 محدوده فاصله کانونی بین 600 تا 1200 میلی متر فاصله کانونی 700 میلی متر بیشترین بزرگنمایی کاربردی 525 برابر بیشترین قدر قابل مشاهده 525 توان گردآوری نور 118X جوینده بله توضیحات جوینده 24×5 چشمی 4×12×20.

مشخصات اپتیک نوع اپتیک شکستی آکروماتیک محدوده قطر دهانه تا 80 میلی متر قطر دهانه 60 محدوده فاصله کانونی تا 600 میلی متر فاصله کانونی 60 میلی متر بیشترین قدر قابل مشاهده 90 توان گردآوری نور 90 چپقی بله توضیحات چپقی دارای چپقی سرخود چشمی 1. مشخصات اپتیک نوع اپتیک شکستی آکروماتیک محدوده قطر دهانه بین 80 تا 115 میلی متر قطر دهانه 90 محدوده فاصله کانونی بین 600 تا 1200 میلی متر فاصله کانونی 900 میلی متر بیشترین قدر قابل مشاهده 400 توان گردآوری نور – چشمی 3. مشخصات اپتیک نوع اپتیک شکستی آکروماتیک محدوده قطر دهانه تا 80 میلی متر قطر دهانه 60 محدوده فاصله کانونی تا 600 میلی متر فاصله کانونی 60 میلی متر بیشترین قدر قابل مشاهده 120 توان گردآوری نور 120 چپقی خیر چشمی 1.

 

آشنایی با تلسکوپ و انواع آن

ولی در هنگام خرید تلسکوپ، دوربین دوچشمی و یا هر وسیله درشتنما، تردیدها و دودلی ها کار خرید را دشوار می کند، کدام تلسکوپ را بخرم؟ برای خرید تلسکوپ نباید عجله کرد و نجوم را حتماً نباید با تلسکوپ شروع کرد ولی شما که مطالعه کافی کرده اید و حالا نیاز داشتن تلسکوپ را حس می کنید حتماً این مقاله را با دقت بخوانید. این مسئله شاید برای تلسکوپهای کوچک و متوسط قابل حل باشد ولی فکر کنید اگر برای تعقیب یک جسم مجبور باشید از یک نردبان استفاده کنید آنوقت چقدر رصد کردن مشکل می شود! به خصوص اگر بخواهید تجهیزاتی سنگین و بزرگ (مثلاً یک طیف نگار) هم به تلسکوپ وصل کنید. به طور نظری، تلسکوپ ها را می توان طوری ساخت که بزرگنمایی بسیار زیادی داشته باشند! اما برای بدست آوردن بیشترین بزرگنمایی تلسکوپ باید این نکته را در نظر داشت که تصویر بدست آمده باید واضح و از کیفیتی قابل قبول برخوردار باشد.

ولی به صورت خلاصه (و البته غیر دقیق) می توان به این صورت عمل کرد که اول پیچ تنظیم عرض جغرافیایی را شل کنید و محور اصلی استقرار را روی عرض جغرافیایی محل رصد تنظیم کنید (یک شاخص مدرج روی استقرار به همین منظور ساخته شده است). پایه ممکن است از جنس فلز یا چوب باشد و قابلیت تحرک هم داشته باشد که به این پایه ها، پایه های متحرک میگویند و یا میتواند از جنس فلز یا بتون باشد که بطور ثابت بر روی زمین نصب میشود که به این مدلها، پایه های ثابت گفته میشود. اگر یکی از محورهای استقرار تلسکوپ (محور بعد) را به گونه ای تنظیم کنیم که در امتداد محور زمین قرار گیرد به صورتی که تلسکوپ بتواند به آسانی حول این محور بچرخد، می توان چرخش زمین به دور خود را فقط با چرخش یک محور خنثی کرد.

پایه سوار تلسکوپ ( Piggy Back ) : این وسیله کارش اتصال بدنه دوربین به بدنه اصلی تلسکوپ است تا به کمک استقرار تلسکوپ و در صورت امکان با موتور ردیاب تلسکوپ، دوربین برای مدت زیادی (زمان نوردهی) بتواند هدف خود را دنبال کند. می دانیم که اولین تجربه، شما را شگفت زده می کند ولی این نکته را بخاطر بسپارید که ستاره ها حتی با بزرگترین تلسکوپهای جهان هم به صورت یک نقطه روشن دیده می شوند و سحابی ها و کهکشانها هم به صورت توده ای ابر مانند. در تلسکوپهایی که ازعدسی آپوکروماتیک استفاده می کنند عیبهای معمول عدسیها به نحو چشمگیری کاهش پیدا کرده اند و این کم شدن عیب ها به معنای کار بسیار زیاد روی عدسیها هنگام طراحی، تراش و پوشش دادن است.

 

منبع


شکوفا - ویژگی افراد خود شکوفا

افراد خود شکوفا ، چه ویژگی هایی دارند ؟ ؛ بخش سوم

افراد خود شکوفا ، ساختار شخصیتی دموکراتیکی دارند ( آن ها مستبد نیستند ) ؛ این افراد به دنبال اعمال قدرت بر دیگران نیستند اما بدون این که تاریخ چه ی زندگی دیگران برای آن ها اهمیتی داشته باشد ، خود را با آن ها برابر فرض می کنند و نسبت به آن ها احساس هم دلی دارند. از آن جایی که تجربیات اولیه ، عمیقا شخصیت را شکل می دهد ، من نظرم این است که لانه ی تکامل یافته که SBHG فراهم می کند ، ” مشترکات فرهنگی ” را برای رشد شخصیت آرام ، اجتماعی و با فضیلت ارائه می دهد ( نار ویز ، 2014 ). افراد مستبد برای این که جهان بینی خود را حفظ کنند ، در مقابل تغییر ، مقاومت می کنند ، بلا تکلیفی را مدیریت و با استفاده از سخت گیری ها ، دیگران را تهدید می کنند ( به نقل از آبراهام مزلو ، 1970 ).

این خصوصیت در تقابل با شخصیت های استبدادی قرار دارد که دست کم بر تسلیم شدن دیگران در مقابل اقتدار ، ارزش ها و باورهای آن ها تأکید دارند و دیگران را با خشم خطاب قرار می دهند. افراد خود شکوفا افرادی کاملا اخلاقی هستند و در رفتارهای خود معیار های اخلاقی جریان دارد ، آن ها کار درست را انجام می دهند و از انجام کار های نا درست خود داری می کنند. در میان این افراد حس شوخ طبیعی جریان دارد که در آن اثری از خصومت ( به عنوان مثال خندیدن بر فردی که صدمه دیده است ) ، برتری جویی ( تحقیر افراد ) یا سر کشی نیست. افرادی که خود شکوفا هستند به دنبال تأیید یا هم ذات پنداری با فرهنگ خود نیستند – به عنوان مثال آن ها به صورت معمول ساز گاری کم تری در فرهنگ خود دارند.

  ، کم تر باز داری شده ، با محدودیت کم تر و در یک کلام کم تر محدود به فرهنگ و خود جوش تر ، طبیعی تر و انسانی تر ( صفحه ی 170 – 171 ). آن ها خود را از فرهنگ جدا کرده اند – ” آن ها ارزیابی می کنند ، مزه مزه می کنند و سپس تصمیم های خود را می گیرند ” ( ص 173 ). آن ها به وضعیت انسان ها – غرور ، تقلا ، جاه طلبی ، تلاش ها و بر نامه ریزی های انسان ها – با شوخ طبعی می نگرند. به این ترتیب آن ها انتظار دارند که دیگران هم در خوشی های آن ها سهیم باشند و میلی به اجبار آن ها ندارند. جالب این جا است که این افراد به صورت معمول دارای شخصیت و جهان بینی مشابهی در سر تا سر جهان هستند. آن ها مشهور هستند به این که از وظایف روزانه لذت می برند و در انجام آن ها بازی گوشی می کنند.

 

به گفته مازلو، انسان های خود شکوفا دائما در حال تجدید تجربیات هستند، بدین معنا که آن ها هر بار که با طلوع آفتاب یا یک گل و یا منظره ای زیبا مواجه می شوند، گویی برای اولین بار آن منظره را مشاهده کرده اند. به عنوان مثال ممکن است نیاز به عزت نفس برای برخی مهم تر از نیاز به عشق باشد و یا برای دیگری نیاز به خلاقیت نسبت به سایر نیازها در اولیت قرار گیرد. تجربه اوج مهم ترین ویژگی افراد خودشکوفا به شمار می آید و به لحظاتی اشاره دارد که طی آن فرد با نوعی احساس وجد، هارمونی و تفکر عمیق مواجه می شود. گرچه نظریه مازلو به ظاهر انعطاف ناپذیر به نظر می رسد، اما خود مازلو اشاره می کند که برآورده سازی نیازها همواره از ترتیب مشخصی تبعیت نمی کند.

گرچه آن ها از قوانین و انتظارات اجتماعی تبعیت می کنند، با این حال تمایل دارند تا بر اساس افکار خود عمل کرده و از دیگران پیروی و تبعیت نکنند. آن ها در روابطشان به مراتب بیشتر از آن چه دیگران می توانند تصور کنند فرو می روند، عشق شدیدتری را ابراز می کنند و هویت می یابند. تمامی افرادی که آبراهام مازلو از آن ها به عنوان انسان های خودشکوفا یاد کرده است، وقوع مکرر تجربه اوج را گزارش کرده اند. مازلو همچنین دلسوزی برای دیگران و نوع دوستی و همین طور تعداد کم دوستان نزدیک را نیز از ویژگی های این افراد برشمرده است. این افراد گرچه از مشارکت با دیگران لذت می برند، اما به زمانی برای تمرکز بر پتانسیل های فردی و رشد آن ها نیاز دارند.

افراد خودشکوفا به مسائل و مشکلات دیگران و دنیای اطرافشان حساس هستند و تلاش می کنند تا این مشکلات را برطرف کنند. آبراهام مازلو در نظریه سلسله مراتب نیازهای خود، برخی از مهم ترین ویژگی های افراد خودشکوفا را نیز برشمرده است:. آن ها شوخ طبعی بسیاری دارند، با این حال این شوخ طبعی به معنای به سخره گرفتن دیگران و یا خصومت نیست. افراد خودشکوفا به طبیعت برابر انسان ها اعتقاد دارند که هر کس حق بیان اعتقاداتش را دارد. در طی فرایند خودشکوفایی فرد بیشتر و بیشتر به آن چه هست یا می تواند باشد نزدیک می شود. در واقع خوشکوفایی، تمایل برای تکمیل خود، یا شکوفاسازی پتانسیل های فرد است.

افراد خودشکوفا ادراکی واقع گرایانه از خود، دیگران و دنیای اطراف خود دارند.

ویژگی‌های افراد خودشکوفا

مزلو می گوید پس از مطالعه در مورد گلایه های پست، گلایه های عالی و گلایه های ماورایی همگی نشانگر این هستند که اگر می توانستیم مواهبمان را چنان به شمار آوریم که افراد خود شکوفا می توانند و اگر می توانستیم احساس خرسندی مداوم داشته باشیم، این مواهب را در خود حفظ کنیم و قدر این احساس را بدانیم ، آنگاه زندگی می توانست پیشرفت بسیار وسیعی داشته باشد. آنها علیرغم خشم، ناشکیبایی و یا بی زاری اتفاقی، دارای احساس همسانی، همدردی و عطوفت عمیقی نسبت به انسان ها می باشند، به همین دلیل تمایل واقعی برای کمک به نژاد بشر را دارند چنانچه گویی همگی اعضای یک خانواده هستند؛ مانند احساس فرد نسبت به برادرانش، که حتی اگر گاهی پلید هم باشند به طور کلی توأم با عطوفت خواهد بود.

این افراد معمولاً دارای رسالتی در زندگی هستند و وظیفه ای برای انجام دادن دارند و این الزاماً کاری نیست که آن ها برای خودشان ترجیح دهند یا انتخاب کنند، بلکه کاری است که معمولاً نسبت به آن احساس مسئولیت می کنند. لذا برای چنین فردی هر غروب آفتابی می تواند به زیبایی اولین غروب باشد و هر گلی بعد از یک میلیون گل، دوست داشتنی باشد و هزارمین نوزاد به اندازه اولین نوزادی که دیده است برایش مخلوقی خارق العاده به شمار رود. افراد دارای کمبود انگیزش باید افراد دیگری را در کنار خود داشته باشند چون اکثر رضامندی های نیاز اساسی آن ها (محبت، ایمنی، احترام، حیثیت و تعلق) می تواند تنها از طریق سایر انسانها حاصل آید.

افراد خودشکوفا این توانایی شگفت آور را دارند که بارها و بارها به گونه ای تازه، در کمال صداقت، خوبی های اساسی زندگی را با احترام، لذت، شگفتی و حتی با شعف تحسین کنند. اگر دیدگاه انسان به حد کافی کلی نباشد، و بستر ذهن به حد کافی گسترده نباشد آن گاه انسان نمی تواند این احساس همسانی با نوع بشر را در یابد. هر چند که این تجربیات در نظر دیگران می تواند بی رنگ شده باشد این همان چیزی است که “ویلسون”، آن را تازگی نام نهاده است. این عدم وابستگی به محیط به معنای استواری نسبی در برابر فشارها، ضربه ها، محرومیت ها و ناکامی ها و نظایر آن است. او سی سال پس از ازدواج هنوز از بخت خودش راضی است، و زیبایی همسرش هنگامی که شصت ساله است مایه حیرت او می شود.

 

خودشکوفایی چیست؟ ویژگی‌های افراد خودشکوفا چیست؟

ما تقریباً با توجه به نکاتی که خدمتتان عرض کردیم، اکنون یک آزمونی هم برای شما قرار می‌دهیم که با استفاده از این آزمون که مختصر و کوتاه است، می‌توانید متوجه شوید که آیا مسیر را درست حرکت می‌کنید یا خیر؟.

• دوم اینکه ممکن است با گذر زمان متوجه شوید که برخی از اهداف برای شما در طولانی‌مدت به نفعتان نخواهد بود و این‌یک نشانه برای این است که سرانجام خوبی در انتظار شما دررسیدن به این هدف نیست.

بسیاری از افراد هستند که به دنبال اهداف غیر ارزشمند می‌روند و وقتی با تلاش کردن به آن می‌رسند، به‌ظاهر موفق شده‌اند اما احساس رضایت درونی در آن‌ها جلوه نکرده است. اگر دررسیدن به اهدافتان حال خوشی ندارید و زمان برای شما در این راه سخت می‌گذرد، یا هدفتان اشتباه است یا اینکه مسیر را اشتباه طی می‌کنید.

 

ویژگیهای افراد خودشکوفا از نظر مازلو و راجرز و بررسی نقایص آنها

فهرست مطالب 1-6- تعریف نظری خود شکوفایی تعریف عملیاتی خود شکوفایی 2-1-24- تعریف خودشکوفایی 2-1-25- انتظار والدین از فرزندان 2-1-26- سلسله مراتب نیازهای انسان 2-1-27- ویژگیهای افراد خودشکوفا از نظر مازلو 2-1-28- ویژگیهای افراد خودشکوفا از نظر راجرز 2-1-29- نقایص افراد خودشکوفا 2-1-30- الگوی انسان سالم در اسلام 2-1-31- کارکرد خانواده بر عزت نفس فرزند 2-2- مروری بر تحقیقات مشابه 2-2-1- چکیده تحقیقات انجام شده در ایران 2-2-2- چکیده تحقیقات انجام شده در خارج ایران.  افراد خود شکوفا ممکن است دراثرتمرکز، علاقه توأم با شیفتگی وتمرکز شدید بریک مسأله یا پدیده ، دستخوش حواس پرتی وکج خلقی شوند وادب اجتماعی معمول خودشان را فراموش کنند درچنین شرایط آنها آماده اند  که بطور آشکارتری خودشان را نسبت به گفتگوهای دوستانه ، مکالمات شاد، شرکت درمهمانی ونظایرآن ذاتاً  بی علاقه نشان دهند ومی توانند کلام ورفتاری را به کاربرند که ممکن است برای دیگران اضطراب آور، تکان دهنده ، اهانت آمیزوآزاردهنده باشد.

اشتباهاتی ازقبیل ازدواج دراثرترحم ، درگیرشدن بیش ازحد با افراد، ملول وناشاد شدن  وبعد متأسف بودن ازآن ، اجازه دادن به اراذل که مدتی ازایشان سوء استفاده کنند و فداکاری بیش ازحد انسان کامل وجود ندارد! افرادی را می توان یافت که خوبند، به راستی خوبند در واقع افراد بزرگی به شمارمی روند. خودشکوفایی مزلو الگوی خودشکوفایی تعریف مفهومی خودشکوفایی تعریف عملیاتی خودشکوفایی خودشکوفایی سلسله مراتب پایان نامه خودشکوفایی تعریف خودشکوفایی در روانشناسی مولفه های خودشکوفایی شامل چیست؟.

حقیقت این است خلاقان ، پیامبران، خردمندان وآنها که انسان را به شگفتی وامی دارند درواقع وجود دارند   واین یقیناً می تواند ما را نسبت به آینده نوع بشرامیدوارکند، حتی اگرچنین افرادی نادرباشند وتعدادشان ازانگشتان دودست هم تجاوزنکند. پذیر همه تجارب ، گرایش به زندگی کامل درهرلحظه ازهستی ، داشتن توانایی هدایت خود بجای هدایت شدن براساش منطق ، عقاید وخواسته های دیگران ، احساس آزادی درعمل وتفکروبرخورداری از خلاقیت سطح بالا ازویژگیهای  افراد خود شکوفاست. خطایی که معمولاً داستانسرایان، شاعران ومقاله نویسان درمورد انسان شایسته مرتکب می شوند این است که  چنان او را خوب جلوه می دهند که ازاو یک آدمک می سازند بطوری که هیچ کس نمی خواهد شبیه او باشد.

 

منبع


ابلیس - پیشینه ابلیس قبل از تمرد

خداوند چرا شیطان را خلق کرد؟

« عن جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ إِبْلِیسَ أَ کَانَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَوْ هَلْ کَانَ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ قَالَ لَمْ یَکُنْ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَمْ یَکُنْ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ وَ کَانَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ وَ کَانَتِ الْمَلَائِکَةُ تَرَى أَنَّهُ مِنْهَا وَ کَانَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَنَّهُ لَیْسَ مِنْهَا فَلَمَّا أُمِرَ بِالسُّجُودِ کَانَ مِنْهُ الَّذِی کَان ـــــــ جمیل بن درّاج گوید: از امام صادق علیه السّلام درباره ی ابلیس پرسیدم ، که آیا فرشته بود و یا متصدّی امری از امور آسمان بود؟ امام فرمودند: او فرشته نبود و متصدى هیچ کارى در آسمان نبود.

خداوند متعال در سوره ی ص ، تفصیل جریان ابلیس را به این گونه بیان می فرماید: « إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طینٍ (71) فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ (72) فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (73) إِلاَّ إِبْلیسَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ (74) قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ (75) قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ (76) قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجیمٌ.

خلقت شیطان علاوه بر فرصت دادن خدای متعال به تمام مخلوقات علی رغم علم داشتن به آینده آنها ، موارد خاصی را نیز برای شیطان بر شمرده اند : شناخت قدرت خدای متعال و توکل بدان ، درک ضرورت توسل به معصومین علیهم السلام در مقابل قدرت شیطان ، شناخت بهشت توسط انسان ، منافع بیشمار هبوط حضرت آدم علیه السلام به زمین ، گسترش نسل انسان ، شناخت تمام اغوا کننده ها و وسوسه گرها ، حسرت بر ملکوتی شدن انسان و میل به تکامل یافتن توسط انسان و. « أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ إِبْلِیسَ أَ کَانَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَمْ کَانَ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ فَقَالَ لَمْ یَکُنْ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَمْ یَکُنْ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ لَا کَرَامَةَ.

 

منبع


برگها - علت تغییر رنگ برگها

علت تغییر رنگ برگها

در پاییز هنگامی که هوای سرد موجب کاهش فرآیند های حیاتی می گردد فعالیت برگ به پایان می رسد،‌به بیان ساده تر اینکه اجزاء دستگاه کارخانه برگ پیاده می شوند، کلروفیل به مواد متنوعی که از آنها ترکیب یافته تجزیه می شود و مواد غذایی قابل دسترس به منظور ذخیره سازی برای استفاده در بهار به تنه درخت منتقل می گردد و آنچه که در حفره های سلولی برگها باقی می ماند نوعی ماده آبکی است که در آن مقداری قطرات چربی،‌بلور و تعداد معدودی اجسام زرد رنگ که به شدت نور را منکسر می سازند مشاهده می شوند که عامل زرد شدن رنگ برگها در پاییز به شمار می روند. ساخت مواد غذایی توسط سلولهای ریز بی شمار برگ، که متعلق به بافت سننتزی مزوفیل که میان دو بشره زبرین و زیرین برگ است، و بعضی اوقات این بافت کلرانشیم نامیده می شود صورت می گیرد، زیرا سلولهای این بافت دارای کلروپلاستهای بی شمار است که این کلروپلاستها حاوی اجسام سبز کوچکی می باشند که کلروفیل نام دارند و رنگ برگ را موجب می گردند و در میان سلولهای فتوسنتزی برگ رگبرگهای بی شماری قرار گرفته که از سلولهای آوند چوبی و آبکش تشکیل یافته است که آب و مواد معدنی را به درون برگ آورده، فرآورده های فتوسنتزی را به خارج از آن هدایت می کند.

ذهن خیال برخی از مردم هند علت آن را شکار (دب اکبر) توسط شکارچیان آسمانی می پندارند، بدین معنا که خون شکار بر روی درختان جنگل چکیده و بسیاری از برگها را به رنگ قرمز درآورده است و برگهای درختان دیگر نیز براثر چربیی که به هنگام پخت گوشت آن توسط شکارچیان بر روی درختان پاشیده شده به رنگ زرد درآمده اند ولی حقیقت امر این است که فرآیندهای شیمیایی که به هنگام آماده شدن گیاه برای فصول زمستان در آن به وقوع می پیوندند تغییر رنگ برگها را باعث می گردند. اگر مشتی از این خاک تیره رنگ را بررسی کنید مشاهده خواهید کرد که حتی در یک دوره خشکسالی مرطوب تر و نرمتر از خاکهای زمینهای اطراف می باشد (هوموس جاذب الرطوبه) به هر حال اگر اجازه داده شود که آتش در داخل جنگل پیشروی نماید و برگها بسوزند ارزشمندترین عناصر تقویت کننده براثر حرارت تبدیل به گاز می شوند و به هوا می روند و هوموس با ارزش تخریب می گردد.

 

علت تغییر رنگ برگ درختان در پاییز چیست؟

چرا برگ درختان در پاییز زرد و قرمز می‌شود؟! “یارمو هولوپانین” از دانشگاه کوپیو در فنلاند تئوری جدیدی را در مجله علمی “نیو فیتولوژیست” منتشر کرده است که نشان می دهد تغییرات آب و هوایی و مهاجرتهای بزرگی که میلیونها سال قبل زمین را دگرگون کرده اند علت اصلی رنگهای متفاوت برگهای درختان در مناطق مختلف دنیا است. زمین در مسیر بیضی شکلی به دور خورشید در حال چرخش است و به صورت همزمان حول مداری که نسبت به سطح مداری اش شیب دار است نیز در حرکت است اما با وجود این شیب باز هم نیم کره های مختلف زمین در طول سال قادر به دریافت نور خورشید هستند اما تغییر آن شدت یا تابش فصل های بهار، تابستان، پاییز و زمستان را رقم می زند.

در بهار و تابستان درختان برگ‌ریز ( درختانی که برگ‌های خود را زمستان از دست می‌دهند) برگ‌هایی درمی‌آورند که به‌عنوان کارخانه‌ی غذای آن‌ها در این فصل عمل می‌کنند و برگ‌ها دارای کلروفیل یا سبزینه هستند ، ماده‌ای شیمیایی که رنگ سبز به برگ‌ها می‌دهد و غذای موردنیاز درخت را می‌سازد. در آمریکای شمالی و آسیای شرقی، سلسله جبالی که در جهت شمال به جنوب امتداد می یافتند این امکان را فراهم می‌کردند که گیاهان و حیوانات از عرضهای جغرافیایی پایین تر به عرضهای جغرافیایی بالاتر مهاجرت کنند و به این ترتیب توانستند از مناطق پوشیده از یخ عصرهای یخبندان خارج شوند.

تغییرات متابولیسمی سبب تجزیه و تحلیل دیواره سلولی می شود تا سلول ها بدین طریق بتوانند از یکدیگر جدا شده و در نهایت اتصال آوندی شکسته می شود تا برگ ها بتوانند با وزش باد یا سنگینی برگ از درخت افتاده و فصل برگ ریزان آغاز شود. در این فصل دیگر فعالیت برگ به پایان رسیده و کلروفیل که تغییر رنگ برگ درختان را برعهده دارد به مواد متنوعی که از آنها ترکیب شده، تجزیه یافته و مواد غذایی را برای استفاده در بهار به تنه درختان منتقل می کند. استفاده از برگ ها نه تنها باعث تغذیه درختان می شود بلکه به دلیل دارا بودن مواد ذکر شده می تواند در فصل تابستان یا زمستان به یاری درختان نیز بشتابد و آنها را از دماهای مختلف حفظ کند.

 

علت تغییر رنگ برگ درختان در پاییز

ساخت مواد غذایی توسط سلولهای ریز بی شمار برگ، که متعلق به بافت سنتزی مزوفیل که میان دو بشره زبرین و زیرین برگ است، و بعضی اوقات این بافت کلرانشیم نامیده می شود صورت می گیرد، زیرا سلولهای این بافت دارای کلروپلاستهای بی شمار است که این کلروپلاستها حاوی اجسام سبز کوچکی می باشند که کلروفیل نام دارند و رنگ برگ را موجب می گردند. منشاء تفاوت رنگ برگ درختان در پاییز "یارمو هولوپانین" از دانشگاه کوپیو در فنلاند تئوری جدیدی را در مجله علمی "نیو فیتولوژیست" منتشر کرده است که نشان می دهد تغییرات آب و هوایی و مهاجرتهای بزرگی که میلیونها سال قبل زمین را دگرگون کرده اند علت اصلی رنگهای متفاوت برگهای درختان در مناطق مختلف دنیا است.

رگبرگهای مزبور نهایتا به رگبرگ اصلی متصل می شوند که پس از عبور از دمبرگ به سیستم آوندی اصلی گیاه می پیوندند کلروفیلها غذا را برای گیاه از طریق ترکیب نمودن کربن به دست آمده از هوا، با هیدروژن، اکسیژن و مواد معدنی گوناگون موجود در آب و طی فرآیند فتوسنتز یا نورساخت فراهم می کنند. در آمریکای شمالی و آسیای شرقی، سلسله جبالی که در جهت شمال به جنوب امتداد می یافتند این امکان را فراهم می کردند که گیاهان و حیوانات از عرضهای جغرافیایی پایین تر به عرضهای جغرافیایی بالاتر مهاجرت کنند و به این ترتیب توانستند از مناطق پوشیده از یخ عصرهای یخبندان خارج شوند. آنچه که در حفره های سلولی برگها باقی می ماند نوعی ماده آبکی است که در آن مقداری قطرات چربی، بلور و تعداد معدودی اجسام زرد رنگ که به شدت نور را منکسر می سازند مشاهده می شوند که عامل زرد شدن رنگ برگها در پاییز به شمار می روند.

به بیان ساده تر اینکه اجزای دستگاه کارخانه برگ پیاده می شوند، کلروفیل به مواد متنوعی که از آنها ترکیب یافته تجزیه می شود و مواد غذایی قابل دسترس به منظور ذخیره سازی برای استفاده در بهار به تنه درخت منتقل می گردد. در میان سلولهای فتوسنتزی برگ رگبرگهای بی شماری قرار گرفته که از سلولهای آوند چوبی و آبکش تشکیل یافته است که آب و مواد معدنی را به درون برگ آورده، فرآورده های فتوسنتزی را به خارج از آن هدایت می کند. علت علمی تغییر رنگ برگها ولی حقیقت امر این است که فرآیندهای شیمیایی که به هنگام آماده شدن گیاه برای فصول زمستان در آن به وقوع می پیوندند تغییر رنگ برگها را باعث می گردند.

 

علت علمی تغییر رنگ و ریزش برگهای درختان در پاییز

با این حال برگ های خشک و قهوه ای درختان بلوط و چند گونه دیگر ممکن است بر روی خود درخت بمانند تا زمانی که رشد دوباره در فصل بهار شروع شود و در جنوب، جایی که زمستان ها معتدل است، برخی از درختان - همیشه سبز هستند؛ یعنی برگ ها در طول زمستان بر روی خود درختان می مانند و رنگ سبزشان را حفظ می کنند. اما همانطور که در این بخش از گوناگون نمناک گفته ایم در پاییز، به دلیل تغییرات در طول روز و دما ، برگ ها روند تولید مواد غذایی خود را متوقف می کنند و کلروفیل قطع می شود و رنگ سبز ناپدید می شود و رنگ زرد مایل به نارنجی قابل رویت می شود و برگ ها بخشی از شکوه پاییزی خود را نشان می دهند.

همراه با رنگدانه های سبز ، رنگدانه های نارنجی و زرد، کاروتن ها و رنگ های زانتیوفیلی نیز وجود دارند که به عنوان مثال رنگ نارنجی را به هویج می دهد و در بیشتر سال این رنگ ها با مقدار زیادی رنگ سبز پوشانده می شوند. با این حال ، یخ بندان زودرس باعث کمرنگ شدن رنگ قرمز خواهد شد و روز های بارانی یا ابری شدت رنگ های پاییزی را افزایش می دهند و بهترین زمان برای لذت بردن از رنگ پاییزی در روزهای صاف، خشک و خنک است ( نه یخبندان ). برخی از ترکیب ها باعث ایجاد رنگ های پاییزی مایل به قرمز و بنفش درختان می شوند مانند درخت داگ وود و سماق ها، در حالی که برخی دیگر رنگ نارنجی درخشانی را به خود می گیرند.

این ماده شیمیایی فوق العاده نور خورشید را انرژی مورد استفاده درتبدیل دی اکسید کربن و آب به کربوهیدرات هایی مانند قندها و نشاسته ، جذب می کند. در نقطه ای که ساقه برگ به درخت متصل می شود، یک لایه ویژه از سلول ها رشد می کنند و به تدریج بافت هایی که از برگ ها حمایت می کنند، را جدا می کنند. رنگ های ترکیب از قرمز، ارغوانی، نارنجی و زرد ناشی از فرایندهای شیمیایی هستند که در هنگام تغییر فصل از تابستان به زمستان رخ می دهد. در همان زمان تغییرات شیمیایی دیگری ممکن است رخ دهد که رنگ های بیشتری از طریق توسعه رنگدانه ها تشکیل می شوند ، رنگ هایی از قرمز. درختان برگ سوزنی یا مشابه آن ها در طول سال سبز یا مایل به سبز می مانند و هر برگ ممکن است دو یا چهار سال یا بیشتر روی درخت بماند.

 

منبع